آیا تابهحال به انواع مختلف اقتصاد فکر کرده اید؟ نوع اقتصاد هر کشور میتواند تأثیر بسزایی در نحوهٔ اداره آن، گزینش استراتژیهای مالی کشور و درنهایت کیفیت زندگی افراد آن جامعه داشته باشد. درصورتی که یک کشور از سیاستهای اقتصادی مناسبی برخوردار نباشد به مرور با جرم، بحرانهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی روبرو میشود. با محک آکادمی همراه باشید تا به شرح کامل انواع اقتصاد و بررسی دقیقتر اقتصاد دستوری بپردازیم.
معرفی انواع اقتصاد
در اینجا تفاوت بین اقتصاد دستوری و اثباتی را بررسی خواهیم کرد:
اقتصاد دستوری:
اقتصاد دستوری شاخهای از علم اقتصاد است که به تعیین نحوهٔ عملکرد و فرایندهای اقتصاد یک کشور میپردازد. در این نوع از اقتصاد، مقامات دولتی اولویتهای اقتصادی کشور را تعیین میکنند و بقیه محکوم به پیروی از آن میباشند.
اقتصاد اثباتی:
اقتصاد اثباتی، نوعی از اقتصاد است که به بررسی مفاهیم اقتصادی قابل اثبات از طریق شواهد و تجربیات واقعی و بدون قضاوت بر پایه ارزشهای ذهنی میپردازد. اقتصاد اثباتی توصیفی بوده و وقایع اقتصادی را صرفاً توصیف مینماید.
اقتصاد دستوری چیست؟
اقتصاد دستوری با نام اقتصاد برنامهریزیشده نیز شناخته میشود. تعیین استراتژیهای مالی و برنامهریزیهای اقتصادی در این نوع از اقتصاد برعهدهٔ دولت است. در اقتصاد دستوری، ابزارهای لازم جهت تولید و نظارت بر تولید در سطح جامعه در اختیار دولت قرار دارد. بهطورکلی در این نوع از اقتصاد، مالکیت خصوصی زمین، کار و سرمایه یا اصلاً وجود ندارد و یا بهشدت محدود و برای استفاده از برنامههای اقتصادی دولت مرکزی است.
درواقع اقتصاد دستوری بخشی از یک سیستم سیاسی است که در آن سطوح تولید مجاز و قیمتگذاری برای کالاها و خدمات، توسط یک مقام دولتی مرکزی تعیین میشود. بر خلاف اقتصاد آزاد که در آن بهای کالاها و خدمات بر اساس میزان عرضه و تقاضا تعیین میشود، در اقتصاد دستوری نهتنها تعیین قیمتها، کنترل و نظارت بر فرایند تولید برعهدهٔ دولت است، بلکه حتی در مواردی منجر به محدودکردن بخش خصوصی نیز میشود.
قیمتگذاری دستوری و انواع آن
قیمتگذاری دستوری به دو صورت قیمتگذاری بیشینه و کمینه صورت میگیرد. نکته حائز اهمیت در قیمتگذاری دستوری، مدیریت موجودی کالاها میباشد.
از این دو روش برای قیمتگذاری بالاتر و یا پایینتر از سطح تعادل بازار استفاده میشود:
- قیمتگذاری دستوری بیشینه میتواند قیمت مواد غذایی را به طور چشمگیری کاهش داده و مقرونبهصرفه سازد. درعینحال، منجر به کاهش میزان عرضهٔ کالاها و درنهایت کسری موجودی میشود. در قیمتگذاری دستوری بیشینه، شرکتها مجاز به قیمتگذاری بیش از مقدار تعیین شده، نخواهند بود. هدف از این کار، پایین نگهداشتن قیمت کمتر از قیمت تعادلی است.
- قیمتگذاری دستوری کمینه منجر به افزایش میزان درآمد تولیدکنندگان میشود. این نوع از سیاستگذاری معمولاً جهت افزایش درآمد در صنایع کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد. قیمتگذاری دستوری کمینه منجر به عرضه بیش از حد محصول شده و دولت را مجبور به خرید مازاد مینماید.
ویژگیهای اقتصاد دستوری چیست؟
یک اقتصاد دستوری دارای ویژگیهای زیر است:
- در یک اقتصاد کاملاً دستوری رقابت بهطورکلی وجود ندارد، به دلیل آنکه اقتصاد و تجارت صرفاً در انحصار و کنترل دولت مرکزی قرار دارد.
- در اقتصاد دستوری، تمرکز بر شرایط موجود فعلی نیست، بلکه تمرکز این نوع از علم اقتصاد بر روی انتظارات از اتفاقات آینده است.
- در اقتصاد دستوری، تعیین اولویتهای اقتصادی کشور ازجمله چگونگی، میزان و زمان رشد اقتصادی، برعهدهٔ مقامات دولتی است.
- در اقتصاد دستوری، دولت مرکزی میزان تولید کالاها را تعیین نموده و توزیع و قیمت خدمات و کالاها را به طور مستقیم کنترل میکند.
- در این نوع از اقتصاد، تمام بایدها و نبایدها به طور دقیق توسط دولت تعیین شده و مورد بررسی قرار میگیرد.
- در اقتصاد دستوری، خوب یا بد بودن اعمال اقتصادی به طور دقیق و جزئی تحلیل میشوند.
- بهطورکلی، مالکیت عمومی صنایع بزرگ، کنترل بر سطوح تولید و سهمیههای توزیع، کنترل قیمتها و میزان حقوق و دستمزد، توسط دولت تعیین میشود.
معایب اقتصاد دستوری کدام است؟
تمامی افراد متخصص در این حوزه بیان میکنند که اقتصادهای دستوری دستکم با دو مشکل اساسی روبرو هستند:
اول مشکل انگیزه و دوم مشکلات محاسباتی در میان برنامهریزان مرکزی
-
مشکل انگیزشی
باتوجهبه اینکه دستمزدها بهصورت ثابت بوده و از قبل برای کارکنان تعیین میشود و هیچ کمیسیونی بهعنوان انگیزه برای ادامهٔ کار وجود ندارد، درنتیجه افراد دارای درآمد ثابتی هستند و انگیزه و رغبت خود را جهت ادامهٔ کار از دست میدهند. در نهایت هیچ انگیزهای برای تولید برتری، بهبود کارایی، کنترل هزینهها و تلاش بیشتر برای پیشبرد فرایندها وجود نخواهد داشت. اقتصاد دستوری منجر به ایجاد و گسترش مشکل در بین کارکنان، مدیران، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به طور چشمگیری خواهد شد.
-
مشکلات محاسباتی
مهمترین مسئله در اقتصاد دستوری، بحث محاسبهٔ اقتصادی است. در سیستم بازار آزاد، این امر بهصورت غیرمتمرکز و از طریق تعامل میان میزان عرضه و تقاضای محصول و خدمات تعیین میشود. میزان تقاضا توسط مصرفکنندگان و بر اساس خرید یا عدم خرید محصولات و خدمات تعیین میشود. در این حالت، تولیدکنندگان با ایجاد محصولات و خدمات بیشتر، به نیاز مصرفکنندگان بر اساس میزان تقاضا پاسخ میدهند. علاوه بر این، همهٔ این عوامل در سیستم بازار آزاد قابل محاسبه و اندازهگیری هستند.
در اقتصاد دستوری برخلاف بازار آزاد، برنامهریزان مرکزی باید میزان نیازهای اساسی افراد را بهدرستی تخمین زده و محاسبه نمایند. در این نوع از اقتصاد، بدون نیروهای عرضه و تقاضا برای هدایت، هیچ روش از پیش تعیین شدهای برای همسو کردن تولید و توزیع کالاها متناسب با خواستهها و ترجیحات مصرفکننده وجود ندارند.
همانطور که به طور کامل شرح داده شد، اقتصاد دستوری دارای طرفداران و منتقدان زیادی است. باگذشت زمان، مشکلات محاسباتی و انگیزشی اقتصاد دستوری موجب هدررفتن منابع و کالاهای سرمایهای شده و درنهایت منجر به ایجاد فقر در جامعه خواهد شد.
مزیتهای اقتصاد دستوری:
عدهای از افراد بر این باور هستند که اقتصاد دستوری اگر بهدرستی اجرا شود، بهره وری خوبی خواهد داشت. یک اقتصاد دستوری دارای ویژگیهای مثبتی نیز هست:
- طرفداران اقتصادهای دستوری معتقد هستند که آنها منابع را برای به حداکثر رساندن رفاه اجتماعی تخصیص میدهند. این در حالی است که در اقتصادهای بازار آزاد، این هدف در وهلهٔ دوم و به حداکثر رساندن سود خصوصی در اولویت است.
- اقتصادهای دستوری کنترل بهتری بر سطوح اشتغال نسبت به اقتصادهای بازار آزاد دارند. آنها میتوانند متناسب با نیاز ایجاد شغل نمایند، تا افراد را در مواقع لزوم سرکار بیاورند.
- طرفداران اقتصادهای دستوری معتقد هستند که کنترل دولتی توزیع عادلانه کالاها و خدمات را بین عموم مردم تضمین میکند.
- هدف از این کار، کاهش قیمتها و پایین نگهداشتن قیمتها کمتر از قیمت تعادلی بازار است.
- در نهایت، به نظر میرسد که اقتصادهای دستوری بهتر میتوانند اقدامات قاطع و هماهنگ را در مواجهه با شرایط اضطراری ملی یا بحرانی مانند جنگ یا بلایای طبیعی انجام دهند.
اقتصاد دستوری| نظریهای با موافقان و مخالفان فراوان
همانطور که در مقاله به طور کامل شرح دادیم، اقتصاد دستوری معایب و در مقابل مزایای زیادی دارد. در همین راستا این تئوری منتقدان و طرفداران زیادی هم دارد. در حالت کلی ،تمامی مسائل مالی از جمله تعیین میزان بودجهٔ مرکزی تعیین میشود و سایر افراد موظف به پیروی از آن هستند.
درنهایت این نکته را درنظر داشته باشید که بیتوجهی به علم اقتصاد و گزینش روش نادرست برای اداره کردن اقتصاد کشور میتواند پیامدهای جبران ناپذیری از جمله بیکاری، رکود تورمی، تورم، ابر تورم، افزایش ریسک بازار، مشکلات اجتماعی و… را به همراه داشته باشد.
منیع: Investopedia